دستاورد بمباران یک میلیارد دلاری آمریکا علیه انصارالله

«نشنال اینترست» تاکید دارد سه هفته بمباران هوایی یمن که برای کاخ سفید ترامپ بیش از یک میلیارد دلار هزینه تسلیحاتی داشته، بی نتیجه و معادل یک ناکامی بزرگ بوده است زیرا انصارالله عقب نشینی نکرد و این آبراهه را بسته نگاه داشته است.

به گزارش تحریریه، «نشنال اینترست» در گزارشی با عنوان «چگونه حوثی‌ها به واشنگتن رودست زدند؟» مدعی شد که گروه یمنی (انصارالله) به طور ماهرانه‌ای از ناوهای نیروی دریایی ایالات متحده که تحت فشار هستند، بهره‌برداری کرده است.

در ادامه این گزارش آمده است:

حوثی‌های یمن همچنان عقب‌نشینی نکرده اند. علی‌رغم تلاش‌های نیروی دریایی ایالات متحده و متحدان، یک گروه شورشی بی نام و نشان توانسته یکی از مهم‌ترین مسیرهای آبی جهان—دریای سرخ—را برای نزدیک به دو سال مسدود نگه دارد. به همین دلیل بیشتر ترافیک دریایی مجبور شده تا از مسیر طولانی‌تر، پیچیده‌تر و گران‌تری که از دماغه امید نیک عبور می کند، استفاده نماید. واشنگتن قادر نشده است آزادی دریانوردی را در یکی از گلوگاه‌های مهم دریایی جهان حفظ کند.

انقلاب تکنولوژیکی در جنگ‌های دریایی که توسط سیستم‌های موشک‌های ضد کشتی و پهپادها به وجود آمده، به یک گروه شورشی کوچک این امکان را داده که تنگه استراتژیک باب‌المندب در دریای سرخ را ببندد. این ایستادگی مداوم پیامدهای خطرناکی برای ایالات متحده به عنوان یک قدرت دریایی جهانی به همراه دارد.

درس اول تکنولوژی است. پهپادها و سیستم‌های موشکی مستقر بر زمین اکنون می‌توانند کشتی‌های جنگی سطحی را از فاصله صدها یا حتی هزاران مایل دورتر از سواحل نابود کنند. حملات حوثی‌ها به دریای سرخ نشان‌دهنده وضعیت چالشی است که نیروی دریایی ایالات متحده با آن مواجه است.

نیروی دریایی آمریکا دیگر بزرگترین نیروی دریایی جهان نیست و این مقام را به نیروی دریایی چین واگذار کرده است و اکنون به دنبال روش‌های جدیدی برای مقابله با پهپادها و موشک‌های ضد کشتی می باشد. ناوهای هواپیمابر و دیگر کشتی‌های جنگی که به سیستم‌های موشکی و هواپیماهای سرنشین‌دار گران‌قیمت و پیچیده مجهز هستند، نشان داده‌اند که برای مقابله با این دوران جدید از جنگ، چندان مناسب نیستند. آماده شدن برای مقابله با این سلاح‌ها فرآیندی است که ممکن است سال‌ها طول بکشد تا نیروی دریایی و کنگره آن را توسعه دهند و بهبود بخشند.

درس دوم، نیروی دریایی ایالات متحده تحت فشار است. این نیرو مجبور شده است تا دو گروه جنگی با ناو هواپیمابر را در منطقه دریای سرخ برای مقابله با حملات حوثی‌ها به کشتی‌های جنگی و تجاری نگاه دارد. با وجود این نیروهای قدرتمند، دریای سرخ به طور مؤثر مسدود باقی مانده است.

در عین حال، چالش‌های رقابتی در دیگر نقاط جهان به ویژه چین، همچنان نیازمند توجه نیروی دریایی هستند. نیروی دریایی ایالات متحده که با بیش از ۴۰۰ کشتی نیروی دریایی ارتش آزادی‌بخش خلق چین روبه‌رو است، حال آنکه ناوگان اقیانوس آرام ایالات متحده حدود ۲۰۰ کشتی را شامل می‌شود.

بسیار بعید است که نیروی دریایی ایالات متحده بتواند هرگز به اندازه نیروی دریایی چین شود. کارگاه‌های کشتی‌سازی قدیمی آمریکا ظرفیت تولید کافی ندارند. با این حال، مأموریت اصلی ناوگان اقیانوس آرام دفاع از متحدان ایالات متحده، یعنی فیلیپین، ژاپن و کره جنوبی، در هر مناقشه ای با چین است. این نیرو همچنین باید آماده دفاع از تایوان باشد حتی بدون تعهد دفاعی.

علاوه بر چین و حوثی‌ها، نیروی دریایی باید آماده مقابله با ایران نیز باشد. اوایل امسال، از این نیرو خواسته شد تا برای دفاع از اسرائیل در برابر حملات موشکی و پهپادی ایران وارد عمل شود، در حالی که همزمان در حال مقابله با حملات حوثی‌ها در دریای سرخ بود. یک حمله عمده از سوی نیروی دریایی به برنامه هسته‌ای ایران ممکن است نزدیک باشد.

در مواجهه با این چالش‌های متنوع، ضرورت نگه داشتن یک یا چند گروه جنگی حامل ناو هواپیمابر ایالات متحده در دریای سرخ—برای مقابله با حملات موشکی و پهپادی حوثی‌ها—به یک اقدام پرهزینه و در نهایت، غیرقابل تحمل در بلندمدت تبدیل می‌شود.

با درک این وضعیت، دولت ترامپ به تازگی کارزار حمله به حوثی‌ها را تشدید کرده و منابع بیشتری از قدرت هوایی (شامل بمب‌افکن‌های B2 نیروی هوایی) را برای مقابله بیشتر و تهاجمی‌تر علیه حوثی‌ها اختصاص داده است. اینکه آیا قدرت هوایی به تنهایی برای دستیابی به پیروزی قطعی علیه گروه یمنی کافی خواهد بود، هنوز مشخص نیست.

بازخوردهای اولیه نشان می‌دهند که تشدید حملات هوایی ممکن است کافی نباشد. با وجود گزارش‌هایی مبنی بر مصرف بیش از یک میلیارد دلار مهمات هوایی تنها در عرض سه هفته، حملات حوثی‌ها در دریای سرخ همچنان به شدت ادامه دارد. اگر قدرت هوایی نتواند حوثی‌ها را برای همیشه ساکت کند، واشنگتن با یک تصمیم سخت مواجه خواهد شد.

یکی از گزینه‌ها این است که به سادگی از دریای سرخ عقب‌نشینی و آن را به متحدان اروپایی واگذار کند تا مقابله نظامی با حوثی‌ها را ادامه دهند زیرا اروپا غربی از نظر اقتصادی بیشتر به دسترسی به دریای سرخ وابسته است.

این مسیر حمل‌ونقل دریایی بیشتر از ایالات متحده برای متحدان اروپایی واشنگتن اهمیت دارد. علاوه بر این، متحدان اروپایی واشنگتن در کل بیش از ۱۰۰۰ کشتی جنگی در اختیار دارند. برخلاف وضعیت نظامی اروپا در خشکی، که متحدان ناتو توانایی‌های نظامی کمتری برای مقابله با روسیه و اوکراین دارند، نیروی دریایی آن‌ها باید قادر به انجام این وظیفه در دریای سرخ باشند، حتی اگر نیروی دریایی ایالات متحده عقب‌نشینی کند.

بدون شک، این ممکن است همان چیزی باشد که جی دی ونس معاون رئیس‌جمهور همان موقع که از اروپایی‌ها در زمینه کمپین دریای سرخ نقد کرد، در نظر داشت.

با این حال، به ویژه در پی خروج شتاب‌زده ایالات متحده از افغانستان، بیرون کشیدن ایالات متحده از این نبرد پیام غلطی را به ایران ارسال خواهد کرد و این امر به عنوان نشانه‌ای دیگر از افول استراتژیک ایالات متحده تفسیر خواهد شد. در عوض، تصمیم دولت ترامپ برای تشدید حملات نشان می‌دهد که ایالات متحده همچنان به حفظ آزادی دریاها در نقاط دورافتاده متعهد است، حتی در شرایطی که منافع اقتصادی آمریکا کمتر از کشورهای متحد تحت تاثیر قرار می‌گیرد.

در سال ۱۹۸۸، ایالات متحده دقیقاً همین کار را علیه ایران در عملیات Praying Mantis انجام داد، پس از آن که یک کشتی مین‌گذاری ایرانی به ناو USS Samuel B. Roberts آسیب زد. در پاسخ، ایالات متحده به کشتی‌های جنگی ایران حمله کرد و موجب غرق برخی از آن ها شد و سکوهای نفتی ایران را نابود کرد؛ این بزرگترین عملیات نیروی دریایی ایالات متحده از زمان جنگ جهانی دوم بود.

در حالی که حوثی‌ها هنوز موفق به حمله به کشتی جنگی یا هواپیمای سرنشین‌دار ایالات متحده نشده‌اند، آن‌ها همچنان به تلاش خود ادامه می دهند. اگر تنها استفاده از قدرت هوایی نتواند تهدید را از بین ببرد، ایالات متحده ممکن است مجبور به حملات شدیدتر، از جمله محاصره دریایی و حملات زمینی شود.

حوثی‌ها ایالات متحده را در یک مخمصه استراتژیک قرار داده‌اند و گزینه‌های خوبی برای آن باقی نگذاشته‌اند. اعتبار واشنگتن نمی‌تواند هزینه کشمکش طولانی و بن‌بست را تحمل کند. این یک درگیری است که ایالات متحده باید آن را حل کند، وگرنه باید هزینه‌های استراتژیک آن را پرداخت کند.

ممکن است زمانی برسد که واشنگتن هیچ انتخابی جز حمله بیشتر نداشته باشد، یا مجبور شود با یک ناکامی مشابه افغانستان روبه‌رو شود، این بار به دست حوثی‌ها.

پایان/

۲۱ فروردین ۱۴۰۴ - ۰۸:۰۰
کد خبر: 32257

برچسب‌ها

نظر شما

شما در حال پاسخ به نظر «» هستید.
  • نظرات حاوی توهین و هرگونه نسبت ناروا به اشخاص حقیقی و حقوقی منتشر نمی‌شود.
  • نظراتی که غیر از زبان فارسی یا غیر مرتبط با خبر باشد منتشر نمی‌شود.
  • 1 + 3 =